جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 7، ص379
و قد بصّرتم ان ابصرتم، و قد هديتم ان اهتديتم. «به درستى كه فرا نمودند شما را اگر ببينيد و راهنمايى كردند شما را اگر راهنمايى مى شديد.»
خداوند متعال فرموده است: «اما، ثمود را هدايت كرديم ولى آنان كورى را بر هدايت برگزيدند.» و خداوند متعال فرموده است: «وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ»، «و راه نموديم او را خير و شر.» يكى از صالحان گفته است: منظور از نجد در اين آيه كه به معنى راه است يعنى دو راه خير و شر و راه شر براى شما دوست داشتنى تر است.
و بدان كه خداوند متعال دلايل بسنده ارزانى فرموده و چون براى مكلف عقل قرار داده او را متمكن براى هدايت فرموده است و چون شخص گمراه شود از ناحيه نفس خويش گمراه شده است.
يكى از حكيمان گفته است: آن كس كه حكمت را نمى پذيرد، اين اوست كه آن را گم كرده است و گرنه حكمت از او گم شده نيست. و همو گفته است: هر گاه احساس كردى كه خطا كرده اى و خواستى كه ديگر آن را تكرار نكنى به نفس خود بنگر و ببين چه انگيزه اى موجب آن خطا شده است، در ريشه كن كردن آن چاره انديشى كن و اگر آن را ريشه كن نسازى به حال خود برمى گردد و خطاى ديگرى سر مى زند.
و گفته شده است: همان گونه كه بدن بى جان بوى گند مى دهد، جان خالى از حكمت هم متعفن است و همان گونه كه بدن بى جان چيزى را حس نمى كند و اين جانداران هستند كه مى فهمند، نفس بدون حكمت هم همان گونه است، خود احساس نمى كند و حكيمان احساس مى كنند.
به يكى از حكيمان گفته شد: مردم را چه مى شود كه از حق گمراه مى گردند آيا معتقدى كه در ايشان قوت شناخت آفريده نشده است؟ گفت: نه، قوت شناخت در ايشان آفريده شده است ولى ايشان آن را در غير راه خودش و براى چيزى كه بدان جهت آفريده نشده است به كار مى برند، مثل اينكه زهرى به كسى بدهى كه دشمنش را با آن بكشد و او با آن زهر خودكشى كند.