وَ قَالَ (عليه السلام): خُذْ مِنَ الدُّنْيَا مَا أَتَاكَ، وَ تَوَلَّ عَمَّا تَوَلَّى عَنْكَ؛ فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَفْعَلْ، فَأَجْمِلْ فِي الطَّلَبِ.
أجْمِلْ فِى الطّلَب: در طلب (دنيا) حق و راستى را رعايت كن.
و فرمود (ع): از دنيا همان را برگير كه نزد تو آيد و از آنچه روى از تو بر مى تابد، روى برتاب. اگر چنين نتوانى، اندازه نگه دار.
و آن حضرت فرمود: آنچه از دنيا پيش تو آيد برگير، و آنچه از تو روى بگرداند روى بگردان، اگر چنين نكردى در طلب روزى زياده روى مكن.
روش برخورد با دنيا (اخلاقى، اعتقادى):و درود خدا بر او، فرمود: از دنيا آن مقدار كه به تو مى رسد، بردار، و از آنچه پشت كند، روى گردان، و اگر نتوانى، در جستجوى دنيا نيكو تلاش كن. (و از خداوند اندازه آن در نگذر).
[و فرمود:] آنچه از دنيا نزد تو آيد بستان و از آنچه به تو پشت كند روى بگردان، و اگر چنين نتوانى بارى جستن را از حد در نگذرانى.
امام عليه السّلام (در باره تلاش براى كالاى دنيا) فرموده است:بگير از (كالاى) دنيا آنچه (از راه حلال) بسوى تو مى آيد، و رو بگردان از آنچه رو مى گرداند (دستت نمى رسد) و اگر تو (اين كار) نكنى (دنبال آنچه دستت نمى رسد بروى) پس در طلب و خواستن زيادة روى مكن (از حرام و گناه دورى كرده رنج بسيار بخود و اهل بيت خويش روا مدار).
امام(عليه السلام) فرمود: از دنيا همان قدر را بگير كه به سراغ تو مى آيد و از آنچه از تو روى گردانده روى بگردان (و به دنبال آن مشتاب) و اگر چنين نمى كنى لااقل در طلب دنيا به صورت معقول تلاش كن (و تندروى مكن).
تلاش معقول:امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به دو نكته اشاره مى كند كه يكى زاهدانه است و ديگرى عاقلانه. در نكته اول مى فرمايد: «از دنيا همان قدر را بگير كه به سراغ تو مى آيد و از آنچه از تو روى گردانده روى بگردان (و به دنبال آن مشتاب)»; (خُذْ مِنَ الدُّنْيَا مَا أَتَاكَ، وَتَوَلَّ عَمَّا تَوَلَّى عَنْكَ).اشاره به اين كه هر انسانى در شرايط معمولى و كسب و كار عادى، درآمدى دارد كه اين درآمد خواه ناخواه به سراغ او مى آيد. مثلاً هنگامى كه زراعت مى كند معمولاً اين زراعت درآمدى دارد و همچنين دامدارى و تجارت و صنعت. ولى بسيار مى شود كه اضافه بر آن به سراغ انسان نمى آيد. امام(عليه السلام) مى فرمايد: چه بهتر كه تو هم به سراغ آن نروى و اين حقيقت زهد و بى اعتنايى به دنياست. هرگز منظور امام(عليه السلام) اين نيست كه انسان در خانه خود بنشيند تا رزق و روزى اش به سراغ او بيايد اين همان چيزى است كه با صراحت در روايات از آن نهى شده است. بلكه منظور آن است كه اصرار بر افزودن مال و ثروت در جايى كه اسبابش فراهم نيست نداشته باشد چراكه هم مشقت زيادى را بر انسان تحميل مى كند و هم ممكن است آلوده انواع گناهان و انحراف از مسير شرع شود و اى بسا اگر به آن نرسد زبان به ناشكرى و كفران بگشايد.در جمله دوم مى فرمايد: «اگر چنين نمى كنى لااقل در طلب دنيا به صورت معقول تلاش كن (و تندروى مكن)»; (فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَفْعَلْ فَأَجْمِلْ فِي الطَّلَبِ).اشاره به اين كه اگر اصرار دارى بر مال و جاه خود بيفزايى، تندروى مكن; عاقلانه تلاش كن و آلوده گناهان مشو و به تعبير ديگر مانند افراد حريص و دنياپرست كه به هر درى مى زنند مباش. به يقين يك زندگى ساده و آبرومندانه و خالى از هرگونه آلودگى به گناه، بسيار افتخارآميزتر است از زندگى پر زرق و برقى كه از طريق تلاش خسته كننده و آلوده به انواع گناهان به دست آمده است.در حديثى كه مرحوم كلينى در كافى آورده است مى خوانيم كه امام صادق(عليه السلام) فرمود: «خَرَجَ النَّبِى(صلى الله عليه وآله) وَ هُوَ مَحْزُونٌ فَأَتَاهُ مَلَكٌ وَ مَعَهُ مَفَاتِيحُ خَزَائِنِ الاَْرْضِ فَقَالَ يا مُحَمَّدُ هَذِهِ مَفَاتِيحُ خَزَائِنِ الاَْرْضِ يقُولُ لَكَ رَبُّكَ افْتَحْ وَ خُذْ مِنْهَا مَا شِئْتَ مِنْ غَيرِ أَنْ تُنْقَصَ شَيئاً عِنْدِى فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صلى الله عليه وآله) الدُّنْيا دَارُ مَنْ لاَ دَارَ لَهُ وَ لَهَا يجْمَعُ مَنْ لاَ عَقْلَ لَهُ فَقَالَ الْمَلِكُ وَالَّذِى بَعَثَكَ بِالْحَقِّ نَبِياً لَقَدْ سَمِعْتُ هَذَا الْكَلاَمَ مِنْ مَلَك يقُولُهُ فِى السَّمَاءِ الرَّابِعَةِ حِينَ أُعْطِيتُ الْمَفَاتِيحَ; پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) در حالى كه غمگين بود از منزل خارج شد فرشته اى خدمت آن حضرت آمد در حالى كه كليد گنج هاى زمين را در دست داشت عرض كرد: اى محمّد! اين كليد گنج هاى زمين است پروردگارت مى فرمايد: آن ها را بگشا و هرچه مى خواهى بردار بى آن كه چيزى از مقام تو نزد من كم شود. پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: دنيا خانه كسى است كه خانه ديگرى ندارد و آن را كسى گردآورى مى كند كه عقلى ندارد. آن فرشته عرض كرد: قسم به خدايى كه تو را مبعوث به حق كرده است عين اين سخن را از فرشته اى در آسمان چهارم شنيدم در آن هنگام كه كليد اين گنج ها به دست من داده شد».[1]مشكلات عظيمى كه در دنياى ديروز و امروز و فردا وجود داشته، دارد و خواهد داشت ناشى از حرص حريصان و دنياپرستان است كه به سهم و حق خود از دنيا قانع نيستند و اصرار دارند از ديگران بگيرند و به خود بيفزايند. سرچشمه جنگ ها و نزاع ها و بسيارى از پرونده هاى سنگين دادگاه ها همين حرص دنيا و بيش از حق خود طلبيدن است و اگر به دستورى كه امام(عليه السلام) فرموده عمل شود آتش جنگ ها خاموش مى گردد و پرونده هاى دادگاه ها بسته خواهد شد. اين سخن را با شعرى از شاعر عرب پايان مى دهيم هرچند سخن در اين جا بسيار است.يا حَرِيصاً قَطَع الأيّامَ فِى *** بُؤسِ عَيْش وَعَناء و تَعَبلَيْسَ يَعدُوكَ مِنَ الرِّزقِ الّذِى *** قَسَم اللّهُ فأجْمِل فى الطَّلَباى كسى كه تمام روزها را در ناراحتى و رنج و تعب (براى افزودن مال و ثروت) مى گذرانى! (بدان) آن رزقى كه خدا براى تو مقرر كرده است از تو دريغ نخواهد شد بنابراين در طلب دنيا معقولانه رفتار كن.[2]*****پی نوشت:[1]. كافى، ج 2، ص 129، ح 8.[2]. سند گفتار حكيمانه: مرحوم خطيب در مصادر تنها منبع ديگرى كه براى اين گفتار حكيمانه ذكر مى كند غررالحكم آمدى است كه آن را با تفاوت مختصرى نقل كرده است.(مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 283)
امام (ع) فرمود: «خُذْ مِنَ الدُّنْيَا مَا أَتَاكَ- وَ تَوَلَّ عَمَّا تَوَلَّى عَنْكَ- فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَفْعَلْ فَأَجْمِلْ فِي الطَّلَبِ»:امام (ع) نخست دستور داده است كه آدمى از دنيا به آنچه ميسّر مى شود و بر آن دست مى يابد، قناعت كند، و آن كه برايش ميسّر نيست به طور صحيح دنيا را بطلبد، و راه صحيح طلب دنيا، جستن دنيا از راه درست و به گونه مناسب و رواست.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 480
السابعة و السبعون بعد ثلاثمائة من حكمه عليه السّلام:(377) و قال عليه السّلام: خذ من الدّنيا ما أتاك، و تولّ عمّا تولّى عنك، فإن أنت لم تفعل فأجمل في الطّلب. (84867- 84848)
المعنى:من الدّنيا ما تقبل، و منها ما تدبر، فأمر عليه السّلام بالقناعة بما تقبل و تتيسّر و صرف النظر عمّا تدبر و تنفر، و ترك الكدّ و الجهد في طلبها فهو أسهل و أيسر، فان كان و لا بدّ من الطلب فليكن على وجه جميل و ليكن برفق و حسن تدبير لئلّا يقع الطالب في المهالك، لتحصيل ما هو فان و هالك.الترجمة:فرمود: از دنيا همان را برگير كه در دسترس تو است و آنچه كه از دستت بدر مى رود رو برگردان، و اگر بدنبال آن روى در طلبش آرام باش و آبرومند.
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص146
خذ من الدنيا ما اتاك، و تولّ عمّا تولىّ عنك، فان انت لم تفعل فاجمل فى الطلب. «آنچه از دنيا به تو رسيد، بستان و از آنچه به تو پشت كند، روى بگردان و اگر چنين نمى توانى، بارى به صورت پسنديده طلب و جستجو كن.»
گفته شده است دنيا را همچون وامدار بد حساب فرض كن، هر چه از آن به دست مى آيد بگير و از آنچه خوددارى كرد، اندوهگين مباش.
جمله آخر اين سخن مقتبس از حديث نبوى است كه فرموده است: «هرگز كسى نمى ميرد تا روزى خود را به كمال دريابد، پس در طلب روزى پسنديده عمل كنيد.»
به يكى از حكيمان گفته شد: توانگرى در چيست؟ گفت: كمى تمناى تو و خشنودى به آنچه تو را بسنده باشد.