شرح زیارت اربعین: فرازچهارم /السَّلَامُ عَلَی الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ (قسمت اول)
۲۲ مرداد ۱۴۰۲ 0 اهل بیت علیهم السلامفراز چهارم: «السَّلَامُ عَلَی الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ» (سلام بر حسین علیه السلام ستمدیده شهید (در راه خدا)).
امام حسین علیه السلام هم مظلوم است و هم شهید. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در زیارت ناحیه خطاب به جدشان امام حسین علیه السلام می فرمایند: «السَّلَامُ عَلَی الْقَتِیلِ الْمَظْلُومِ» (سلام بر شهیدی که مظلومانه کشته شد). حضرت علیه السلام در دیر راهب مسیحی مظلومیت خود را چنین بیان می فرمایند، ابن شهر آشوب در کتاب مناقب می نویسد:
«هنگامی که سر امام حسین علیه السلام را وارد قنسرین کردند راهبی از صومعه خود متوجّه سر مقدس آن حضرت علیه السلام شد، دید نوری از دهان مبارک امام حسین علیه السلام خارج می شود و به طرف آسمان بالا می رود، آن راهب مبلغ ده هزار درهم آورد و سرحسین شهید علیه السلام را از آنان گرفت و داخل صومعه خویش نمود. راهب صدایی شنید ولّی صاحب آن صدا را ندید. آن گوینده به راهب می گفت: خوشا به حال تو! و خوشا به حال آن کسی که از حرمت این حسین علیه السلام آگاه باشد. راهب سر خود را بلند کرد و گفت: پروردگارا! تو را به حق عیسی علیه السلام قسم می دهم که این سر را مأمور کنی با من تکلّم نماید و آن سر تکلّم کرد و گفت ای راهب چه منظوری داری؟ راهب گفت: تو کیستی؟ فرمود: «أَنَا ابْنُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی وَ أَنَا ابْنُ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی وَ أَنَا ابْنُ فَاطِمَهَ الزَّهْرَاءِ وَ أَنَا الْمَقْتُولُ بِکَرْبَلَاءَ أَنَا الْمَظْلُومُ أَنَا الْعَطْشَانُ» بعد آن سر مقدس سکوت کرد. راهب صورت به صورت امام حسین علیه السلام نهاد و گفت: صورتم را از صورت تو بر نخواهم داشت تا اینکه بگویی من روز قیامت شفیع تو خواهم بود. آن سر مقدّس به سخن آمد و فرمود: به دین جدّم محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم باز گرد. راهب گفت: «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ». امام حسین علیه السلام قبول نمود که شفیع وی شود. هنگامی که صبح شد موکلین آن سر مبارک را با درهم ها از آن راهب گرفتند: وقتی به وادی رسیدند، دیدند آن، درهم ها سنگ شده اند»(۱).
رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در زمینه مسئله شهادت فرمودند:
«فَوْقَ کُلِّ ذِی بِرٍّ بَرٌّ حَتَّی یُقْتَلَ الرَّجُلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَإِذَا قُتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَیْسَ فَوْقَهُ بِرٌّ»(۲)
(بالای هر نیکی، نیکی است تا آن گاه که او در راه خدا کشته شود پس چون در راه خدا کشته شد بالاتر از آن، نیکی و ارزشی وجود ندارد).
(بالای هر نیکی، نیکی است تا آن گاه که او در راه خدا کشته شود پس چون در راه خدا کشته شد بالاتر از آن، نیکی و ارزشی وجود ندارد).
لذا خود رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم آروزی شهادت داشتند و فرمودند:
«وَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ وَدِدْتُ أَنِّی أُقَاتِلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَأُقْتَلُ ثُمَّ أُحْیَا ثُمَّ أُقْتَلُ ثُمَّ أُحْیَا ثُمَّ أُقْتَلُ»(۳)
(سوگند به آن که جانم در دست اوست، دوست دارم که در راه خدا کشته شوم و سپس زنده گردم و بازکشته شوم). چرا که روح شهید نزد خداست و بهترین جایگاه را دارد.
(سوگند به آن که جانم در دست اوست، دوست دارم که در راه خدا کشته شوم و سپس زنده گردم و بازکشته شوم). چرا که روح شهید نزد خداست و بهترین جایگاه را دارد.
چنانکه خداوند در قرآن می فرماید:
{وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ}(۴)
(کسانی را که در راه خدا کشته شده اند البته مرده مپندارید، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند).
(کسانی را که در راه خدا کشته شده اند البته مرده مپندارید، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند).
در جای دیگر خداوند می فرماید:
{وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ}(۵)
(و به آنها که در راه خدا کشته می شوند، مرده نگویید! بلکه آنان زنده اند، ولی شما نمی فهمید!).
(و به آنها که در راه خدا کشته می شوند، مرده نگویید! بلکه آنان زنده اند، ولی شما نمی فهمید!).
و امّا راجع به شهادت، ائمه معصومین علیهم السلام نیز سخنان و گفتارهای زیبایی دارند. امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند:
«لَقَدْ حَدَّثَنِی حَبِیبِی جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وسلم إِنَّ الْأَمْرَ یَمْلِکُهُ اثْنَا عَشَرَ اماماً مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَفْوَتِهِ مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ أَوْ مَسْمُومٌ»(۶)
(جدّ محبوبم رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به من فرمودند: که امامت را دوازده امام از اهل بیت و برگزیدگان او به عهده خواهند گرفت، هیچ یک از ما نیست مگر آن که یا کشته می شود یا مسموم).
امام حسین علیه السلام نه تنها از مقام شهید برخوردار هستند. بلکه از مقام سیدالشّهدا هم که به مراتب از مقام شهید بالاتر است نیز برخوردار هستند، مقامی که از بین ائمه اطهار علیهم السلام فقط به امام حسین علیه السلام داده شده است.
چنانکه امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«زُورُوا قَبْرَ الْحُسَیْنِ وَ لَا تَجْفُوهُ فَإِنَّهُ سَیِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ مِنَ الْخَلْقِ وَ سَیِّدُ شَبَابِ الشُّهَدَاءِ»(۷)
(حضرت امام حسین علیه السلام را زیارت کرده و به آن جناب جفا نکنید، زیرا آن وجود مبارک، سرور جوانان بهشت و آقا و سیدالشّهدا می باشند).
در زیارت ناحیه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حضرت خطاب به امام حسین علیه السلام عرضه می دارند:
«السَّلَامُ عَلَی شَهِیدِ الشُّهَدَاءِ» (سلام بر شهید شهیدان). لذا روز قیامت که می شود تمام شهدا آرزوی این را دارند، که با سیدالشّهدا امام حسین علیه السلام همنشین باشند.
چنانکه امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«مَا مِنْ شَهِیدٍ إِلَّاوَ یُحِبُّ أَنْ یَکُونَ مَعَ الْحُسَیْنِ علیه السلام حَتَّی یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ مَعَهُ» )(۸)
(نیست شهیدی مگر آنکه دوست دارد که با حضرت امام حسین علیه السلام بوده تا در معیت آن جناب داخل بهشت شوند).
(نیست شهیدی مگر آنکه دوست دارد که با حضرت امام حسین علیه السلام بوده تا در معیت آن جناب داخل بهشت شوند).
لذا ام البنینh چون به مقام امام حسین علیه السلام آگاه بود وقتی بشیر به مدینه آمد و خبر به شهادت رسیدن چهار فرزندش را به ام البنین داد، ام البنینh گفت: «اَخبِرنِی عَن اَبِی عَبدِاللّهِ الحُسَینِ، اَولادِی وَ مَن تَحتَ الخَضراءِ کُلُّهُم فِدا لِاَبِی عَبدِاللّهِ الحُسَینِ» از حسین به من خبر بده فرزندانم و آنچه در زیر آسمان کبود است همه به فدای اباعبدالله الحسین علیه السلام باشد. بشیر گفت: حسین علیه السلام را نیز کشتند، ام البنینh با صدای گریان و جانسوز گفت: «قَد قَطَّعتَ نِیاطَ قَلبِی» ای بشیر با این خبر، بندهای دلم را پاره کردی(۹). این گونه برخورد ام البنینh حاکی از آن است که او عالتیرین مرحله ایمان و کمال را، دارا بوده است، به طوری که شهادت چهار فرزند رشیدش را در برابر مقام امامت، سهل و کوچک می شمرد.
امّا چرا امام حسین علیه السلام مظلوم شهید است. چون یزید و عمر سعد و شمر از هیچ ظلمی در حقّ حضرت علیه السلام و اهل بیت او دریغ نکردند. چنانکه در مصباح کفعمی نقل شده: حضرت سکینه وقتی که بابا را شناخت، بدن او را در آغوش گرفت و از شدّت اندوه غش کرد و در عالم غشوه شنید پدرش می فرماید:
«شِیعَتی ما إنْ شَرِبْتُمْ ماءَ عَذْبٍ فَاذْکُرُونی أوْ سَمِعْتُمْ بِغَریب أوْ شَهِیدٍ فَانْدُبُونی»
(ای پیروان من ! هرگاه آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید و هرگاه داستان غربت غریبی یا شهادت شهیدی را شنیدید، بر من بگریید)
«وَ اَنَا السِّبطُ الذی مِن غَیرِ جُرمٍ قَتَلُونی وَ بُجِردِ الخَیلِ بَعدَ القَتلِ عَمداً سَحِقُونی» (من سبط و نبیره پیامبری هستم که بدون گناه مرا کشتند و بعد از کشتن از روی عمد بدنم را پایمال سم ستوران قرار دادند و کوبیدند)
«لَیتَکُم فی یَومِ عاشُورا جَمیعاً تَنظُرُونی کَیفَ استَسقی لِطِفلی فَاَبوا اَن یَرحَمُونی» (ای کاش همه شما در روز عاشورا بودید و می دیدید که چگونه برای طفل صغیرم آب طلبیدم و آنان از ترّحم به من خودداری کردند)
«وَ سَقُوُه بَغیٍ عَوَضَ الماء المَعینِ یا لَرَزهٍ وَ مُصابٍ هَدَّ اَرکانَ الحُجُونِ» (کودکم را بجای آب با خونِ تیر ظلم سیراب کردند و چه فاجعه غم انگیز و دردناک که بر اثر آن کوه های بلند مکه به لرزه در آمد و ویران شد)
«وَیلَهُم قَد جَرَحُوا قَلبَ رَسُولِ الثَّقَلینِ فَالعَنُوهُم مَا استَطَعتُم شِیعَتی فی کُلِّ حِینِ». (وای بر آنها که با این کار خود قلب مبارک رسول جن و انس صلی الله علیه و آله وسلم را جریحه دار کردند. ای شیعیان من هر چه توان دارید در هر زمان آنها را لعنت کنید)(۱۰).
آیا به کسی که عالم بخاطر او خلق شد باید چنین کنند، خداوند به وسیله جبرئیل علیه السلام بر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم سلام می رساند و می فرماید:
«وَعِزَّتی وَجَلالی إِنّی ما خَلَقتُ سَماءً مَبنیَّهً ولا أَرضاً مَدحِیَّهً وَ لا قَمَراً مُنِیراً وَ لا شَمساً مُضِیئَهً و لا فَلَکاً یَدُورُ ولا بَحراً یَجری وَلا فُلکاً تَسری إِلاّلِأجلِکُم وَمحبّتکُم»
(قسم به عزت و جلالم همانا من خلق و بنا نکردم آسمان و زمین را و نه ماه نوربخش و خورشید درخشنده را و نه ستاره ها و کهکشانها که می چرخد و نه دریاهای جاری و روان را و نه کشتی سیار و در حال حرکت را مگر بخاطر شما و محبّت به شما)(۱۱)
(قسم به عزت و جلالم همانا من خلق و بنا نکردم آسمان و زمین را و نه ماه نوربخش و خورشید درخشنده را و نه ستاره ها و کهکشانها که می چرخد و نه دریاهای جاری و روان را و نه کشتی سیار و در حال حرکت را مگر بخاطر شما و محبّت به شما)(۱۱)
آنها اشاره می کنیم: و آنها عوض اینکه به حضرت محبّت کنند، ظلم کردند، آن هم بدترین ظلم ها. ظلم هایی که به حضرت علیه السلام و اهل بیتش صلی الله علیه و آله وسلم وارد نمودند، در حدّ شمارش نیست، ولّی ما برای نمونه به بعضی از
بستن آب بر روی امام حسین علیه السلام و اهل بیت و اصحاب آن حضرت علیه السلام در حالی که آب مهریه مادرشان زهراh بود. و این بر امام حسین علیه السلام بسیار سخت بود. هلال بن نافع می گوید: در میان دو صف لشکر دشمن ایستاده بودم دیدم کودکی از حرم امام حسین علیه السلام بیرون آمد امام علیه السلام به سوی میدان می آمد کودک با گام های لرزان، دوان دوان خود را به امام علیه السلام رسانید، دامن حضرت علیه السلام را گرفت و گفت: «یا اَبَه! اُنظُر اِلَیَّ فَاِنِّی عَطشانٌ» ای پدر به من بنگر و ببین تشنه ام. این تقاضای جگرسوز، از آن کودک شیرین زبان مانند نمکی بود که بر زخمهای قلب امام علیه السلام پاشیده شد، به طوری که اشک از دیدگان حسین علیه السلام جاری گشت، فرمود: «بُنَیَهُ، اللّهُ یُسقِیکِ فَاِنَّهُ وَکِیلِی» دخترم می دانم تشنه ای خداوند تو را سیراب کند که او وکیل و پناهگاه من است. هلال گفت پرسیدم: این دختر چه کسی بود و با امام حسین علیه السلام چه نسبتی داشت؟ گفتند: او رقیه دختر سه ساله امام حسین علیه السلام بود(۱۲).
در مقاتل آمده است که امام حسین علیه السلام ، علی اصغرش را در آغوش گرفت و خطاب به قوم ظالم فرمود:
: «یا قَوْمُ اِنْ لَمْ تَرْحَمُونی فَارْحَمُوا هذا الطِّفْلَ امّا تَرَونَهُ کَیفَ یَتَلَظّی عَطَشاً» ای قوم اگر به من رحم نمی کنید به این کودک رحم کنید آیا او را نمی بینید که چگونه از شدّت حرارت تشنگی دهان را باز و بسته می کند؟(۱۳)
هنوز سخن امام علیه السلام تمام نشده بود به اشاره عمر سعد، حرمله بن کاهل اسدی گلوی نازک او را هدف تیر سه شعبه اش قرار داد که تیر به گلو اصابت کرد:
«فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الوَرِیدِ اِلَی الوَرِیدِ اَو مِنَ الاُذُنِ اِلَی الاُذُنِ»
از شریان چپ تا شریان راست علی اصغر بریده شد و یا از گوش تا گوش او ذبح گردید(۱۴).
از شریان چپ تا شریان راست علی اصغر بریده شد و یا از گوش تا گوش او ذبح گردید(۱۴).
نیز در مقاتل آمده است وقتی که علی اکبر علیه السلام به میدان رفت و تعدادی از دشمن را به هلاکت رساند نزد پدر آمد عرض کرد: «قَالَ یَا أَبَتِ الْعَطَشُ قَتَلَنِی...» (عرض کرد بابا تشنگی دارد، مرا می کشد). امام علیه السلام فرمودند: محبوب دلم صبر کن به زودی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم تو را سیراب خواهد کردکه بعد از آن هرگز تشنه نخواهی شد(۱۵).
پی نوشت ها
۱.بحارالأنوار، ج۴۵، ص۳۰۳.
۲.الکافی، ج2، ص348.
۳.کنزالعمال، ح10564.
۴.آل عمران، 169.
۵. بقره، 154.
۶.بحار الأنوار، ج27، ص217.
۷. بحار الأنوار، ج۹۸، ص۱.
۸.کامل الزیارات، ص111.
۹.منتهی الامال، ص823
۱۰معالی السبطین، ج2، ص275.
۱۱.حدیث کساء.
۱۲.انوار الشهادت
۱۳. البته این تقاضای امام علیه السلام برای اتمام حجت و اثبات مظلومیتشان بود.
۱۴.معالی السبطین، ج1، ص424.
۱۵.مثیر الاحران-ص۶۹
منبع: شرح زیارت اربعین: سیدمحمود شکیبااصفهانی/قم: عطر عترت،1396