وَ قَالَ (عليه السلام): الزُّهْدُ كُلُّهُ بَيْنَ كَلِمَتَيْنِ مِنَ الْقُرْآنِ، قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ: "لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ"؛ وَ مَنْ لَمْ يَأْسَ عَلَى الْمَاضِي وَ لَمْ يَفْرَحْ بِالْآتِي، فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَيْهِ.
لَمْ يَاْسَ: محزون نشد.
و فرمود (ع): همه زهد، ميان دو كلمه از قرآن قرار گرفته است. خداى تعالى مى فرمايد: «تا بر آنچه از دستتان مى رود اندوهگين نباشيد و بدانچه به دستتان مى آيد شادمانى نكنيد». كسى كه بر گذشته تأسف نخورد و بر آينده شادمان نباشد زهد را از دو سوى آن گرفته است.
و آن حضرت فرمود: تمام زهد بين دو كلمه از قرآن است: خداوند سبحان فرمود: «تا بر آنچه از دستتان رفته تأسف مخوريد، و بر آنچه به شما رسيده شاد نگرديد». پس آن كه بر گذشته اندوه نخورد، و بر آينده شاد نگردد هر دو جانب زهد را يافته.
تعريف زهد و پارسايى (اعتقادى، اخلاقى):و درود خدا بر او، فرمود: زهد بين دو كلمه از قرآن است، كه خداى سبحان فرمود: «تا بر آنچه از دست شما رفته حسرت نخوريد، و به آنچه به شما رسيده شادمان مباشيد» كسى كه بر گذشته افسوس نخورد، و به آينده شادمان نباشد، همه جوانب زهد را رعايت كرده است.
[و فرمود:] همه زهد در دو كلمه از قرآن فراهم است: خداى سبحان فرمايد «تا بر آنچه از دستتان رفته دريغ نخوريد، و بدانچه به شما رسيده شادمان مباشيد.» و آن كه بر گذشته دريغ نخورد و به آينده شادمان نباشد از دو سوى زهد گرفته است.
امام عليه السّلام (در باره پارسائى) فرموده است:1- تمام زهد و پارسائى بين دو كلمه از قرآن است: خداوند سبحان (سوره 57 آیه 23) فرموده: «لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ، وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ» يعنى تا هرگز بر آنچه از دستتان رفته اندوه مخوريد، و بر آنچه بشما داد شادى نكنيد،2- و كسيكه بر گذشته افسوس نخورد و به آينده شاد نگشت پس زهد را از دو سمت آن (بى اعتنائى به گذشته و آينده) دريافته است.
امام عليه السلام فرمود: تمام زهد در دو جمله از قرآن مجيد آمده است. خداوند سبحان مى فرمايد: «تا بر گذشته تأسف مخوريد و به آنچه در دست داريد دلبسته و شادمان نباشيد». بنابراين آن كس كه بر گذشته تأسف نمى خورد و به آينده (و آنچه در دست دارد) دلبستگى ندارد هر دو طرف زهد (از آغاز تا پايان آن) را در اختيار گرفته است.
عصاره مفهوم زهد:مى دانيم زهد از امورى است كه در آيات و روايات درباره اهميت و فضيلت آن سخن بسيار آمده است ولى ماهيت و حقيقت آن براى گروهى ناشناخته است تا آن جا كه گاه كارهاى رياكارانه و گاهى ابلهانه را به حساب زهد مى گذارند. امام(عليه السلام) در اين كلام حكيمانه زهد را به عالى ترين صورت توصيف كرده و از آيه اى از قرآن براى اين تفسير كمك گرفته است، مى فرمايد: «تمام زهد در دو جمله از قرآن مجيد آمده است. خداوند سبحان مى فرمايد: «تا بر گذشته تأسف مخوريد و به آنچه در دست داريد دلبسته و شادمان نباشيد»; (الزُّهْدُ كُلُّهُ بَيْنَ كَلِمَتَيْنِ مِنَ الْقُرْآنِ: قَالَ اللّهُ سُبْحَانَهُ: (لِكَيْلاَ تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ، وَ لاَ تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ)).سپس امام(عليه السلام) چنين نتيجه مى گيرد: «بنابراين آن كس كه بر گذشته تأسف نمى خورد و به آينده (و آنچه در دست دارد) دلبستگى ندارد هر دو طرف زهد (از آغاز تا پايان آن) را در اختيار گرفته است»; (وَ مَنْ لَمْ يَأْسَ عَلَى الْمَاضِي، وَ لَمْ يَفْرَحْ بِالاْتِي فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَيْهِ).اين گفتار حكيمانه كه برگرفته از قرآن مجيد است حقيقت زهد را ازنظر اسلام تبيين مى كند زيرا حقيقت زهد، وارستگى و آزادگى از زرق و برق دنيا و بى اعتنايى به آن است و نشانه اين وارستگى و بى اعتنايى در دو چيز آشكار مى شود: نخست اين كه اگر انسان مواهبى از دنيا را در اختيار دارد و از دستش رفت ناراحت نشود و ناله سر ندهد و پيوسته اظهار تأسف نكند و نشانه ديگر اين كه به آنچه دارد دلبسته نباشد. به اين معنا كه پيوسته به دليل اين كه مبادا از دست برود نگران و دلمشغول نباشد. و يا به تعبير ديگر به دليل داشتن امكانات مادى و مال و ثروت و مقام، اظهار خوشحالى و افتخار و بزرگى نكند و آن ها را امانتى الهى بداند كه روزى بر اساس حكمتش ارزانى مى دارد و روز ديگرى به حكم عدالتش بازمى ستاند. مناسب است در اين جا به قسمتى از اشعار شيخ بهايى كه در اين زمينه سروده است اشاره كنيم، او مى گويد:زهد چه؟ تجريد قلب از حب غير *** تا تعلق نايدت مانع ز سيرگر رسد مالى نگردى شادمان *** ور رود آن نبودت باكى از آنلطف دانى آنچه آيد از خدا *** خواه ذل و فقر خواه عز و غناهركه او را اين صفت حالى نشد *** دل ز حب ماسوا خالى نشدنفى لا تأسوا على ما فاتكم *** يأس آوردش شده از راه گمولى اشتباه نشود مفهوم اين گفتار آن نيست كه انسان دست از تلاش براى تأمين معاش و پيشرفت جامعه اسلامى بردارد بلكه هدف، نفى وابستگى ها و اسارت هاى مادى است كه سرچشمه انواع حسادت ها و جنگ و نزاع ها مى باشد. در صدر اسلام افرادى بودند كه زهد را به معناى غلط آن تفسير كرده و عملاً خود را به انزوا كشانده و تن به تنبلى و بى كارى داده بودند. هنگامى كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) از وضع آن ها باخبر شد آن ها را سخت نكوهش كرد و كار آن ها را بيگانه از تعليمات اسلام دانست. ازاين رو در روايات اسلامى زهد در نقطه مقابل حرص قرار داده شده است.اين سخن را با حديث ديگرى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) كه مرحوم كلينى در جلد دوم كتاب شريف كافى آورده است پايان مى دهيم: «إِنَّ عَلاَمَةَ الرَّاغِبِ فِى ثَوَابِ الاْخِرَةِ زُهْدُهُ فِى عَاجِلِ زَهْرَةِ الدُّنْيا أَمَا إِنَّ زُهْدَ الزَّاهِدِ فِى هَذِهِ الدُّنْيا لاَ ينْقُصُهُ مِمَّا قَسَمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ فِيهَا وَ إِنْ زَهِدَ وَ إِنَّ حِرْصَ الْحَرِيصِ عَلَى عَاجِلِ زَهْرَةِ الْحَياةِ الدُّنْيا لاَ يزِيدُهُ فِيهَا وَ إِنْ حَرَصَ فَالْمَغْبُونُ مَنْ حُرِمَ حَظَّهُ مِنَ الاْخِرَةِ; نشانه علاقه مندان به ثواب آخرت زهد در زندگى زيبا و زودگذر دنياست. بدانيد زهد زاهدان در دنيا چيزى از قسمت الهى درباره آنها نمى كاهد هر چند راه زهد را پيش گيرند همان گونه كه حرص حريصان به دنياى زيباى زودگذر چيزى بر آنها نمى افزايد هر چند حرص داشته باشند پس مغبون كسى است كه از بهره اش در آخرت محروم گردد»[1]. [2]*****پی نوشت:[1]. كافى، ج 2، ص 129، ح 6.درباره حقيقت زهد از نظر اسلام و مقامات زاهدان و آثار مثبت آن، در كتاب پيدايش مذاهب و همچنين در جلد دوم دائرة المعارف فقه مقارن و نيز در جلد سوم و چهارم پيام امام اميرالمؤمنين(عليه السلام) بحث هاى زيادى داشته ايم و علاقه مندان مى توانند به آن ها مراجعه كنند.[2]. سند گفتار حكيمانه: مرحوم خطيب در ذيل اين كلام شريف مى گويد: زمخشرى (متوفاى 538) آن را در كتاب خود به نام ربيع الابرار در باب الخير و الصلاح آورده و همين كلام نورانى از امام سجاد و امام صادق(عليهما السلام) نيز نقل شده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 305). اضافه مى كنيم: مرحوم طبرسى در مشكاة الانوار اين گفتار حكيمانه را با اضافاتى در قبل و بعد از آن نقل كرده كه نشان مى دهد منبع ديگرى غير از نهج البلاغه در دست داشته است. (مشكاة الانوار، ص 207) و سبط بن جوزى در تذكرة الخواص تنها بخشى از اين كلام حكيمانه را آورده كه نشان مى دهد او نيز منبع ديگرى در اختيار داشته است. (تذكرة الخواص، ص 127)
امام (ع) فرمود: «الزُّهْدُ كُلُّهُ بَيْنَ كَلِمَتَيْنِ مِنَ الْقُرْآنِ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ وَ مَنْ لَمْ يَأْسَ عَلَى الْمَاضِي وَ لَمْ يَفْرَحْ بِالْآتِي- فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَيْهِ»:تمام پارسايى بين دو كلمه از قرآن است كه خداوند پاك مى فرمايد: «لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ»، و كسى كه بر گذشته افسوس نخورد، و به آينده شاد نشد، پارسايى را از دو طرف دريافت كرده است.دو موردى كه در آيه ذكر شده است نتيجه پارسايى و اعراض از دنياست و به منزله خاصّه مركبّه اى است كه لازمه پارسايى است، و براى تعريف پارسايى بدانها اشاره كرده است. و عبارت «فقد اخذ الزّهد بطرفيه» (پارسايى را از دو طرف گرفته است) كنايه از كامل داشتن پارسايى و كمالات آن است در چنان حالتى، و بديهى است كه وجود چنان ويژگى باعث اعراض از دنيا و خوشيهاى آن از صميم قلب است و زهد واقعى هم همان است.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 514
السابعة عشرة بعد أربعمائة من حكمه عليه السّلام:(417) و قال عليه السّلام: الزّهد كلّه بين كلمتين من القرآن قال اللَّه سبحانه: «لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ» (23- الحديد) و من لم يأس على الماضي و لم يفرح بالاتي فقد أخذ الزّهد بطرفيه. (86174- 86139)
اللغة:(الأسى): الحزن.المعنى:الزهد هو عدم الرغبة إلى شيء كما قال اللَّه تعالى: «وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَراهِمَ مَعْدُودَةٍ وَ كانُوا فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ» (20- يوسف) و دليل عدم الرغبة في الدّنيا عدم الحزن على ما فات منها و عدم الفرح بما يأتي منها، فيساوي عند الزاهد وجدان الدنيا و فقدانها، و هذا تعريض على من تظاهر بالزهد بترك العمل و لبس الخشن.الترجمة:فرمود: تمام معنى زهد در دو كلمه از قرآن قرار دارد خداي سبحان فرمايد «تا اندوه نخورند بر آنچه از دست آنها رفته، و شاد نشوند بدانچه بدست آنها آيد. 23- الحديد» و كسى كه بر گذشته اندوه نخورد و به آينده شاد نشود زهد را از دو سو بدست آورده.
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص225
و قال عليه السّلام: الزهد كلّه بين كلمتين من القرآن، قال الله سبحانه: «لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ.»، و من لم يأس على الماضى و لم يفرح بالآتى فقد اخذ الزهد بطرفيه.«و فرمود: همه زهد ميان دو كلمه از قرآن گنجانيده شده است، خداوند سبحان فرموده است: «تا بر آنچه از دست شما رفته است اندوه مخوريد و به آنچه به شما رسيده است شادمان نشويد.» و هر كس بر گذشته اندوه نخورد و بر آينده شاد نشود، هر دو سوى زهد را گرفته است.»