شرح دعای سحر امام خمینی (ره) (قسمت هجدهم)
۲۷ خرداد ۱۳۹۴ 0 فرهنگ و اجتماع
اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ مِنْ عُلُوِّكَ بِاعْلاهُ، وَ كُلُّ عُلُوِّكَ عالٍ، اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ بِعُلُوِّكَ كُلِّهِ.
بار الها از تو سؤال مى كنم به عالىترين علوّت، و همه علوّ تو عالى است، بار الها از تو سؤال مى كنم به همه علوّت.
على از اسماء ذات است و علو حقيقى مخصوص ذات اوست
اوست برتر و بالاتر در عين حالى كه نزديك است، و اوست نزديك در عين حالى كه برتر و بالاتر است، و برترى مطلق از آن اوست و ساير مراتب وجودى در مرتبه پستتر قرار گرفته اند و برترى براى هيچ چيز بجز او نيست، بلكه برترى هر چيزى سايه برترى اوست.
و بنابر تحقيق شيخ عارف كامل ما (دام مجده) اسم على از اسماء ذات است، و از روايت كافى نيز همين استفاده مى شود كه شيخ محدثين محمد بن يعقوب كلينى (رضوان اللّه عليه) از ابن سنان نقل مى كند كه مى گويد: از ابى الحسن (امام رضا) عليه السّلام پرسيدم: خداوند پيش از آنكه خلق را بيافريند آيا به خويشتن عارف بود؟ فرمود: آرى. گفتم: خويشتن را مى ديد و از خود مى شنويد؟ فرمود: به ديدن خود و شنيدن از خود نيازى نداشت، زيرا نه از خود چيزى سؤال مى كرد و نه از خود چيزى مطالبه مى نمود، او خودش بود و خودش او بود، قدرتش نفوذ داشت و نيازى نداشت كه به خاطر خويش نامى براى خود بگذارد، و ليكن به خاطر غير خودش (و به خاطر ديگران) نامهايى از براى خود اختيار كرد تا آنان او را به آن نامها بخوانند، زيرا اگر به نامش خوانده نمى شد شناخته نمى شد. پس نخستين اسمى كه براى خود اختيار كرد (العلى العظيم) بود، زيرا او برترين همه اشياء بود، پس معناى او اللّه بود و نامش العلى العظيم. آن نخستين نام او بود، زيرا كه بر همه چيز علوّ و برترى يافت.
از اين روايت شريفه ظاهر مى شود كه على از اسماء ذاتيه است كه خداوند پيش از آفرينش خلق براى خود اختيار كرده است. و به اعتبار ديگر از اسماء صفت است، چنانكه از آخر روايت ظاهر مى شود كه مى فرمايد: بر همه چيز برترى يافت.
عارف كامل محدث كاشانى (قدّس اللّه نفسه) در شرح اين حديث شريف مى گويد: علو حقيقى از آن خداى سبحان است همچنان كه علو اضافى نيز از آن اوست. و اولى از خواص خداى سبحان است كه غير او را در آن شركت نيست. و از اين جهت فرمود: العلى العظيم را براى خود اختيار كرد.
من مى گويم: هيچ موجودى غير خدا در حقيقت علو با خدا اصلا شركت ندارد، زيرا موجودات از نظر جهات نفسى كه اصلا علوى ندارند، و از نظر جهات حقى، علوشان فانى در علو اوست و حكم و حيثيتى از براى آنان نيست بلكه همگى مستهلك در ذات او هستند.
منبع: مرکز تحقیقات اسلامی