حکمت حضور در مشعر الحرام (۱)
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ 0 فرهنگ و اجتماعپس از وقوف در عرفات، حاجیان باید در «مشعرالحرام» وقوف نمایند. نام ديگر مشعر، «مزدلفه»، يعني محلِّ اجتماع مردم میباشد. قرآن كريم مي فرمايد: پس از وقوف در عرفات، باید حركت كنيد و به طرف مشعر برويد:
﴿ثُمَّ أَفِيضُواْ مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاس﴾(۱)
تعبیر قرآن، «إفاضه» است؛ افاضه يعني انتقال از عرفات به مشعر. بايد همه با هم يكسان باشند و هر حاجي، از همان طريقي كه همهی مردم ميآيند، بيايد تا اختلاف طبقاتي مطرح نباشد.
معنای این حرکت چیست؟ معناي اين حرکت، آن است كه: انسان وقتي خدا را شناخت، نميتواند درجا بزند و متوقّف شود. لازمهی شناخت خدا، سعي و تلاش، برای نزدیکی بیشتر به اوست؛ به همين دليل قرآن شریف مي فرمايد: پس از عرفات، افاضه و كوچ كردن لازم است. اينطور نيست كه انسان به خداشناسي بسنده كند، بلكه بايد بدانيم وقتي خدا را شناختيم، براي قرب به پروردگار، موظّفيم تلاش و کوشش كنيم و حركت نمایيم.
وجه تسمیهی مشعر
«مشعر الحرام» بيابانی وسيع، بيآب و علف و لم يزرع است؛ البته الآن وضع آن با سابق کمی فرق دارد. در مشعر، حجّاج بايد از اوّل اذان صبح تا اوّل آفتاب وقوف داشته باشند و آنجا بمانند و از اوّل طلوع آفتاب، از مشعر به سمت «مِني» حرکت کنند.
حال چرا اسم این سرزمین «مشعر» است؟ مشعر يعني «محلِّ شعور». و شعور يعني «درك دروني».
براي اینکه مطلب روشن شود، مثالی زده می شود: اگر كسي روي شما شناخت دارد و همه چيز شما از قبيل: اسم، فاميل، پدر و مادر، زن و فرزند و... را مي شناسد و ميداند، براي اينكه بخواهد با شما ملاقات كند، آیا بدون إذن و اجازه وارد منزل مي شود؟! مسلّماً، نه! چنین شخصی اگر بدون اجازه وارد حریم خصوصی زندگی شما شود، شما مي گوييد: چه آدم «بيشعوري» است؛ بايد آداب ملاقات را میدانست.
قرآن کریم دستور ميدهد که اگر خواستيد وارد منزل كسي شويد، اوّلاً: وظيفه داريد كه «اذن» بگيريد و تا به شما اذن داده نشده است، حق نداريد وارد منزل شويد:
﴿لَا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا﴾(۲)
دوّم: از «درب» وارد شويد. خانه اي كه درب دارد، از پشت بام وارد نميشوند؛ زیرا اگر از بيراهه رفتيد، حمل بر «بيادبي» مي شود:
﴿وَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا﴾(۳)
سوّم: ادب سوّم اين است كه: «سلام» كنيد:
﴿وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا﴾(۴)
اگر كسي وارد منزل شد و هيچكدام از اين آداب را رعايت نكرد، یعنی إذن نگرفت، از درب وارد نشد و سلام هم نكرد و خواست با شما ملاقات كند، اين را خلاف ادب میدانید و مي گوييد: او شعور ندارد كه وقتي مي خواهد با من ملاقات كند، چگونه وارد شود!
كسيكه خدا را شناخت، وقتي ميخواهد با خداوند ملاقات كند و خانه ی او را زيارت نماید، بايد متوجّه باشد كه براي چگونگی ملاقات با خدا و وارد شدن به خانهی او، چه دستورات و آياتي وارد شده است.
از جمله چيزهايي كه در شرع مقدّس اسلام مطرح میباشد، «توقیفی بودن» عبادات است؛ يعني اينطور نيست كه هرکسی هر كاري دلش خواست، بهعنوان عبادت انجام دهد. بايد ببينم كه دستور پروردگار براي عبادت چيست؟ و چه عبادتي را دوست دارد؟ و آنطور كه او مي خواهد، عبادات را انجام دهیم، نه طوري كه دل ما مي خواهد. بنابراين، موقعي هم كه دستور نماز برای پيغمبر اسلام مي آيد، در شب معراج از پروردگار دستور مي گيرند كه چگونه نماز بخوانيم! نه اينكه نعوذ بالله پيغمبراکرم(ص)مطابق دلخواه خود به مردم دستور دهند چگونه نماز بخوانند. اگر كسي گفت: در نماز بايد دست بسته باشيم(تکتّف کنیم)، اين حرف بايد از جانب خداوند به او القاء شود! در حالی که آن خليفه، مي بيند ايرانيان در مقابل پادشاهان دست به سينه مي ايستند، پس می گوید: من خوشم آمد، شما هم در مقابل خدا دست به سينه بايستيد!! اينکار، نماز را باطل ميكند، چون به دستور خداوند نيست.
عبادت «توقيفي» است؛ بعضي از عباداتی كه درويشها انجام مي دهند، هيچ سند و مأخذي ندارد. اين نحو عبادت كردن، مانند: دف زدن، رقصيدن، كف زدن، شعر خواندن و ... را از كجا مي دانيد كه خداوند دوست دارد؟! ادب و كيفيّت عبادت را بايد از آموزههای الهی ياد بگيريم. مردم در دوران جاهليّت، به عنوان عبادت، دور خانهی خدا «كَف و سوت» ميزدند، در حالیکه خداوند در قرآن شریف، اين کار را مذمّت كرده است:
﴿وَ ما كانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَيْتِ إِلاَّ مُكاءً وَ تَصْدِيَةً فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ﴾(۵)
و نماز ايشان در كنار خانهی خدا، جز سوت كشيدن و كف زدن نبود؛ پس به سزاى انكارتان عذاب را بچشيد.
كسي كه ميخواهد خانهی خدا را زيارت كند، بايد شعور داشته باشد؛ يعني خودش و خدا را بشناسد و بداند كه در مقابل پروردگار يكتا وظايفي دارد. دستور است بين الطّلوعين، يعني از اوّل اذان صبح تا اوّل آفتاب، بيدار باشيم. بايد از غفلت به هوش بياييم و شعور پيدا كنيم و بدانيم كه اگر بخواهيم خدا را ملاقات كنيم، چه دستوراتي را بايد اجرا نمایيم.
پی نوشت ها:
(۱)بقره / 199: «آنگاه از همان جا كه مردم روانه شدند روانه شويد.»
(۲)نور / 27: «به خانه هايى كه خانه هاى شما نيست، [سرزده] داخل نشويد، تا آشنايى دهيد و اجازه خواهيد.»
(۳) بقره / 189: «و از در خانه ها وارد شويد.»
(۴)نور / 27: «و بر اهل آن سلام كنيد.»
(۵)انفال / 35.
منبع
- سلسه مباحث تفسیری حکمت بندگی:آیت الله سید حسن فقیه امامی (جلد اول)ص۱۵۳−۱۵۵