حکمت های سعی بین صفا و مروه (۱)

حکمت های سعی بین صفا و مروه (۱)

۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ 0 فرهنگ و اجتماع
مبحث قبلی، راجع به سعی بین صفا و مروه بود که قرآن کریم می­ فرماید:
 
﴿إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّه﴾(۱) 
عملی که انسان بین صفا و مروه انجام می­دهد، «سعی» نام دارد که در فارسی، از آن به «تلاش» تعبیر شده است. 
 

همراهی و هماهنگی ایمان و عمل

اعمال دوگونه است: یکی «عمل جوانحی» و دیگری «عمل جوارحی». آن­چه در «قلب» انجام می­گیرد، به عمل جوانحی معروف است و به آن­چه با «اعضا و جوارح» انجام می­ شود، عمل جوارحی می­ گویند. 
باید دانست که ایمان و عمل، باید همیشه قرین و درکنار یکدیگر باشند. ایمان بدون عمل و یا عمل بدون ایمان، هیچ فایده ­ای ندارد. انسان اگر بگوید: من مؤمن هستم، به خدا، قیامت و وحی ایمان دارم، ولی نماز نمی­خوانم، پیداست که ایمان واقعی ندارد. امام صادق(ع) در حدیثی فرمودند:
 
«الْإِيمَانُ عَمَلٌ كُلُّه»‏(۲)
 
ایمان، در قالب «عمل» بروز می­کند و نشان می‌دهد که این شخص، واقعاً ایمان دارد یا نه. در قرآن کریم، معمولاً قبل یا بعد از ایمان، کلمه‌ی عمل ذکرشده است:
 
﴿الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبى‏ لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ﴾(۳)
كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته كردند، پاكيزه‏ترين [زندگى‏] و سرانجام نيكو براى آن‌هاست. 
 
در این آیه، اوّل ایمان، به‌عنوان یک عمل قلبی ذکرشده است و سپس عمل صالح، که یک عمل جوارحی می‌باشد، بیان گردیده و از هم جدا نیستند. در آیه­ ی دیگری می­خوانیم:
 
﴿فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً﴾(۴)
پس هر كس به لقاى پروردگارش اميد دارد بايد عمل شايسته كند و كسى را در عبادت پروردگارش شريك نسازد. 
 
یا ما راست می ­گوییم که دوست داریم با خدا ارتباط نزدیک برقرار کنیم، یا این‌که خلاف واقع می­ گوییم؛ کسی­ که واقعاً لقاءالله را دوست دارد، یعنی دوست دارد به­ قدری به خدا نزدیک شود که انگاری خدا را رو­در­رو می­ بیند، باید «عمل صالح» انجام دهد: ﴿فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً ﴾. قرآن، بلافاصله به­دنبال بحث از عمل صالح، می‌فرماید: ﴿وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً﴾؛ به توحید هم ایمان داشته باشد. با ایمان منهای عمل، کسی به جایی نمی‌رسد. این­که بعضی فکر می­کنند فقط باید قلب را صاف کرد، کارساز نیست. بلی! قلب را باید صاف کرد، ولی قلب را با عمل باید صاف کرد. ما نمی­ توانیم عمل را کنار بگذاریم و بگوییم همین که ما قلباً به خدا اعتقاد داشته باشیم، کفایت می­کند؛ نه! این عقیده باید بروز داده شود و تا عمل نکنیم، ابراز نخواهد شد. 
اگر ما بخواهیم حدّ ایمان خود را آزمایش کنیم و درجه ­ی ایمان خود را ارزیابی نماییم، باید نگاه کنیم ببینیم چقدر عمل می­کنیم. عمل ما، میزانِ شناخت ایمان ماست. اگر دیدیم هیچ‌کدام از واجبات را ترک نمی­کنیم، اگر از تمامی محرّمات اجتناب می‌نماییم، بدانیم ایمان ما صددرصد است. امّا اگر دیدیم از بعضی چیزها نمی­توانیم بگذریم، نمی­توانیم از شهوات و هوای نفس بگذریم. به خدا و قیامت معتقدیم، ولی یک جاهایی واجباتی را ترک یا محرّماتی را مرتکب می‌شویم، این­جا باید در ایمان خودمان تجدیدنظر کنیم. ایمان منهای عمل، وجودِ واقعی و خارجی ندارد؛ عمل توأم با ایمان و ایمان توأم با عمل می‌باشد؛ قرآن کریم در این زمینه می­فرماید:
 
﴿وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى﴾(۵)
و اين كه براى انسان جز آن‌چه تلاش كرده، نيست. 
این آیه، از جملات بسیار جالب قرآن است یعنی همان­طورکه در مسائل مادّی متوجّه هستید که کسی تا تلاش نکند به جایی نمی ­رسد، در مسائل معنوی نیز همین‌گونه است. مثلاً یک دانشجو برای این‌که قبول شود و مدرک بگیرد، باید کار، تلاش و مطالعه کند. اگر تلاش نکند، نمی­تواند در امتحان قبول شود. او، نانِ عملش را می­خورد؛ تا عمل نکند، به جایی نمی‌رسد و چیزی عائد انسان نمی‌شود، مگربه مقداری که تلاش کند: ﴿لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى﴾. این یک قانون در قرآن است و استثناپذیر نیست که انسان بخواهد به مقامی برسد، ولی کار و تلاش نکند.
قانون دیگری در قرآن‌کریم وجود دارد که خداوند پس از قسم به شب، قسم به روز و قسم به اختلاف شب و روز، می  ­فرماید:
 
﴿إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّى‏﴾(۶)
كه سعى و تلاش شما بسى پراكنده است [و هر كس به راهى مى‏رود].  
همان­طور که شب و روز با هم اختلاف دارند، کارهای شما نیز با یک‌دیگر اختلاف دارد. حال کارهای ما چگونه با هم اختلاف دارند؟ باز قرآن کریم مطلب دیگری را بیان می­ کند تا معلوم شود که کارها از نظر ارزش، با هم اختلاف دارند و مساوی نیستند؛ می‌فرماید:
 
﴿وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَةَ وَ سَعى‏ لَها سَعْيَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ كانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُورا﴾(۷)
و هر كس آخرت خواهد و با سعى لازم براى آن بكوشد ـ در حالى كه مؤمن باشد ـ آنانند كه از سعيشان قدردانى خواهد شد. 
 
خداوند از انسان­ها و عملکرد آنان تشکّر می ­کند؛ منتهی نه از هر عمل و کار و تلاشی! بلکه از آن کسی که هدفش، «آخرت» باشد؛ کسی که می ­داند در این­ دنیا ماندنی نیست؛ این­جا منزل‌گاهی است که چند روزی در آن می­ماند و راهی سفر آخرت می‌شود. تصمیم نمی‌گیرد این­جا را آباد کند، چون گذراست. فرض کنید شما از اصفهان به طرف تهران بروید؛ اگر در مسیرتان به محلّی برسید که بخواهید نیم ساعت در آن­جا توقّف و استراحت کنید، هیچ وقت در آن مکان، سرمایه‌گذاری نمی­کنید، چون محلّ گذر است.
 

پی نوشت ها:

(۱)بقره/۱۵۸

(۲)الکافی-ج۲−ص۳۲

(۳)رعد/۲۹

(۴)کهف/۱۱۰

(۵)نجم/۳۹

(۶)لیل/۴

(۷)اسرا/۱۹

منبع

  • سلسه مباحث تفسیری حکمت بندگی:آیت الله سید حسن فقیه امامی (جلد اول)ص۲۲۱−۲۲۴

 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث