فلسفه کنگره حج (۲)

فلسفه کنگره حج (۲)

۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ 0 فرهنگ و اجتماع

منافع دعوت به حج

﴿وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَج﴾، آخرین مأموريت حضرت ابراهيم(ع)بود. حال چرا برای حج و زیارت خانه‌ی خدا، اعلام عمومی مي­ شود؟ چرا مردم باید دعوت شوند که بعضي پياده و بعضي بر شتران لاغر سوار شوند و از راه‌هاي دور و نزديک، خود را به خانه­ ي خدا برسانند و خانه­ي خدا را زيارت کنند؟  
 
﴿يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلى‏ كُلِّ ضامِرٍ يَأْتينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَميق﴾‏(۱)
تا مردم، پياده و سوار بر مركب‏هاى لاغر [تندرو] از هر راه دورى به سوى تو آيند.
 
خداوند اين مقدّمات را براي چه فراهم کرده است؟ چرا خانه­ي خدا، به دست پيغمبري مانند حضرت ابراهيم(ع)باید ساخته شود؟ 
امتیاز حضرت ابراهیم(ع)در میان انبیای دیگر، دعايي است که خود حضرت ابراهیم(ع)فرموده‌اند: 
 
﴿وَ اجْعَلْ لي‏ لِسانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرين‏﴾(۲)
 
همه ­ي مردم دنيا، چه دين‌دار و چه بي‌دين، حتّي مردم جاهلي که پيرو هيچ ديني نبودند، حضرت ابراهيم(ع) را به‌عنوان «بنيان‌گذار کعبه» قبول داشتند. يهودی­ها او را قبول داشتند، زيرا حضرت ابراهيم(ع) جدّ حضرت موسي(ع) است. مسيحي­ها او را قبول داشتند، زيرا ايشان جدّ مادري حضرت عيسي(ع) است. مسلمانان او را قبول داشتند، چون هم بنيان‌گذارکعبه بوده، هم دين اسلام، دين حضرت ابراهيم است و هم‌چنين جدّ حضرت پيامبر(ع) می‌باشند. شخصي، مثل ابراهيم(ع)وقتي خانه ­اي را بسازد، همه ­ي طبقات مردم دنيا، تمايل به زيارت اين خانه دارند؛ چون بنيان­گذار آن، مورد قبول همه­ي ارباب اديان دنياست. 
اين خانه­ي جهاني، در «مکّه» ساخته شده است، زن و فرزند ابراهیم(ع) در اين مکان اسکان داده شده ­اند، آن مکان تطهير و تميز شده، تا راکعين و طائفين اين خانه را زيارت کنند و از منافع آن بهره‌مند شوند:
 
﴿لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُم‏﴾(۳)
براي اين­که منافعي براي زوّارخانه­ ي خدا داشته باشد.   
         
کلمه‌ي «مَنافِع»، جمع «نکره» مي‌باشد و خداوند معيّن نکرده است که چه منافعي براي حاجيان دارد؛ به‌طورکلّي فرموده است: ﴿لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُم‏﴾. آن‌چه مسلّم است این‌که این منافع، در ارتباط با حضور است؛ يعني بايد بيايند تا بتوانند از اين منافع استفاده کنند. حال اين منافع، می‌تواند معنوي، اقتصادي، سياسي، بهداشتي و ... باشد. 
«منافع اقتصادي»، همان سرمايه­هايي بود که برخي به مکّه برده و مي‌فروختند و سود آن را مي‌بردند، و از مکّه نیز اجناسي را به شهرهاي خود منتقل مي‌کردند و از آن سود مي­ جستند. 
«منافع معنويِ» حج، آن ارتباطي است که انسان، در اين ايّام، با خداوند متعال پيدا مي­کند. در اثر اين­ ارتباط، انسان علاقه­ ي خود را به خدا نشان مي­ دهد؛ حال وقتي مي‌خواهد علاقه ­ي خود را نشان دهد، گاهي زباني و گاهي عملي نشان مي­دهد. چرا گرد خانه­ ي خدا طواف مي ­کنند؟ زیرا اين خانه، از آن خداست، «بيت عتيق» است که دو هزار سال قبل از حضرت آدم(ع) سابقه دارد و به امر خداوند ساخته شده و منسوب به اوست. 
خداوند «حجرالاسود» را به عنوان چيزي که مردم با آن بيعت کنند، قرار داده است.(۴) خداوند دست ندارد که مردم بتوانند با دست او بيعت کنند؛ لذا حاجيان با «حجرالاسود» تماس برقرارکرده و همان بيعت با خداوند است. کعبه «وجه الله» است و انسان‌ها با طواف به‌دور خانه­ي خدا، علاقه­ ي خود را به خداوند نشان مي ­دهند. 
بعضي از کارها و اعمال، «شعائر» هستند. «شعائر»، چيزهاي مهمّ و چشم‌گيري می‌باشد؛ چون عقل مردم دنيا، در چشمشان است و چيزهايي را بايد با چشم ببينند که تحت تأثير قرار بگيرند. مثلاً وقتي جمعيّت­هاي ميليوني راهپيمايي حرکت مي­کنند، حرکت آن­ها چشم‌گير بوده و نشان دهنده­ ي اهداف آن­هاست. 
خداوند با دعوت به حج، یک مانور بی‌نظیر ارائه می‌دهد. قاعده­ اين است که در مواقعي، از لشکرها «سان» مي­بينند. يعني تمام نيروها را در جايي که در ديد مردم باشند، مي ­آورند تا مردم، ابهّت لشکر را ببيند و تحت تأثير قرار گيرند. اين کاری عقلايي است که به‌وسیله‌ی آن، قدرت و تعداد طرفداران خود را به مردم دنيا نشان می‌دهند.
کجاي دنيا مثل ایّام حج در کنار کعبه، ميليون­ها نفر از گوشه و کنار دنيا، از پنج قاره، از هر نژاد و زبانی، اعمّ از عرب، ترک، فارس و ... مي‌آيند و برای زيارت خانه­ ي خدا، چنین عظمتی را برپا مي‌کنند. مانوري از اين عجيب­تر نيست. در هيچ مکتب و ملّتي، چنين مانورهاي سنگين و بزرگی مشاهده نمي‌شود. کنگره­ ي جهاني حج، «مانور قدرت مسلمانان» است. قدرت مسلمانان در اين اجتماع عظیم ظاهر مي­ شود و يکي از منافع حج، همين است. در مراسم حج، خداوند لشکريان خود و «جُندالله» را به رخ دشمنان مي­ کشد و کنگره ­ي حج، بسياري از طرح­هاي شوم دشمنان را باطل مي ­سازد.
در ایّام حج، مسلمانان دنيا دور هم جمع می­ شوند، به افکار هم واقف مي­ گردند. معارف ديني خود را ترويج می­ دهند و تبليغات گسترده ­اي مي­ نمایند.اين­ها، برخي از خواصّ و منافع زيارت خانه­ ي خداست. البته منافع معنوي، سياسي و اجتماعي دیگری نیز وجود دارد که به علّت رعایت اختصار، به همین مقدار اکتفا می‌شود. 
سپس قرآن شریف در ادامه‌ي آيات حج مي­فرمايد: 
 
﴿وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ في‏ أَيَّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلى‏ ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهيمَةِ الْأَنْعامِ فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقير﴾(۵)
و نام خدا را در روزهاى معيّن، بر [ذبح‏] آن‌چه از چهارپايان روزيشان كرده است، ياد كنند پس از آن‌ها بخوريد و به درمانده‏ى مستمند بخورانيد.
 
حُجّاج در ايّام مشخّصي، نام خدا را مي­برند؛ يعني در حج، نام و ياد پروردگار متعال بيش‌تر مطرح مي‌شود. در عرفات، مشعر و مني، مردم هيچ‌کاري ندارند، کسب و کار را کنار گذاشته­ اند و تنها حرف آن­ها در اين سرزمين‌ها، خواندن خدا و راز و نياز با اوست. در آن مکان‌ها، چون تجمّلات ظاهری نيز نيست، افراد فقط به ياد خداوند هستند:
 
﴿وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ في‏ أَيَّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلى‏ ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهيمَةِ الْأَنْعامِ﴾. 
زائران، پس از راز و نياز با خداوند، باید «قرباني» کنند و گوشت قرباني را به سه قسمت تقسيم نمایند: يک قسمت آن را خودشان مصرف کنند: ﴿فَكُلُوا مِنْها﴾، يک قسمت آن را به عنوان هديه به غيرفقرا دهند و يک قسمت را بين فقرا تقسيم نمايند که خداوند اين روزي را در آن­جا نصيب آن­ها کرده است: ﴿وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقير﴾. کساني که در طول سال گوشت به دست آن‌ها نمي­رسد، از برکت اين ايّام، مي­توانند از گوشت استفاده کنند. 
در زمان سابق که جمعيّت زياد نبود، گوشت­ها را آفتاب مي­کردند و به آن ايّام «تشريق» مي­ گفتند؛ يعني گوشت­ها را نازک کرده و روي طنابي مي­انداختند و وقتي مي‌خشکيد، آن را جمع مي ­کردند و در ايّام سال از آن استفاده مي­ نمودند. پس از آن، کم‌کم جمعيّت زیاد شد و مسايل بهداشتي مطرح گردید و وسايل نگهداري آن نبود، گوشت‌ها را زير خاک کرده و به عنوان کود از آن استفاده مي‌کردند. ولي در اين اواخر، به‌خاطر تبليغات منفي که در دنيا شد که اين گوشت­ها ضايع مي­ شود، دستگاه‌هايي را آورند که گوشت­ها در آن­جا نگهداري شود و بعداً در بين ضعفا و فقراي دنيا تقسيم گردد. بنابر اين، يکي از خواصّ و منافع مهمّ حج، «منافع اقتصادی و مادی» براي مردم مي‌باشد. 
 
﴿ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتيق﴾(۶)‏
سپس بايد آلودگى خود را بزدايند و به نذرهايشان وفا كنند و برگرد خانه‏ى كهن طواف نمايند.
 
پس از انجام قرباني، حاجيان سرخود را مي‌تراشند، يا مقداري از ناخن خود را مي‌گيرند. هم‌چنين زائران بايد ساير موهاي اضافي را از بدن دورکرده و به نذرهاي خود وفا کنند.
 
پی نوشت ها:
(۱) حج/۲۷
(۲)شعرا/۸۴
(۳)حج/۲۸
(۴)علل الشرایع-ج۲-ص۴۲۶ِ
(۵)حج/۲۸
(۶)حج/۲۹
 

منبع

  • سلسه مباحث تفسیری حکمت بندگی:آیت الله سید حسن فقیه امامی (جلد دوم)ص۲۷۷−۲۸۱

 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث