فلسفه کنگره حج (۳)
۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ 0 فرهنگ و اجتماعمسألهي نذر در حج
يکي از مسائلي که قبل از اسلام نيز مطرح بوده است و اسلام روي آن صحّه گذاشت، «مسألهي نذر» میباشد. اين نذر،گاهي «مالي»، گاه «عملي» و گاهي «لفظي» است؛ مثلاً کسي نذر مي کند که فلان مقدار پول به فقير بدهد، يا نذر مي کند که دو رکعت نماز بخواند، يا فلان ذکر را بگويد، اينها بسيار مؤثّر است و براي اين که بدانيم نذر چه اثري دارد، کافي است که سوره ي «انسان» و شرح و تفسير آن را بخوانيم که: اهلبيت پيامبر، بهخاطر بيماری امام حسين، نذر کردند که سه روز، روزه بگيرند:
﴿وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيرا﴾(۱)
نذرها بايد «عقلايي و سودمند» باشد؛ مثلاً کسيکه نذر ميکند نماز بخواند، قرب الي الله پيدا ميکند و سودمند است. نذر ميکند که انفاق کند و ...، اينها سودمند است. امّا گاهي نذرهايي است که سودمند نيست؛ به عنوان مثال در زمانهاي قديم که برق نبود، مردم نذر ميکردند که در شب عاشورا، در کوچهها شمع روشن کنند؛ در آن زمان، به خاطر عدم وجود روشنايي کافي، اين نذر بهجا و به مورد بوده است، ولي اکنون، در ايّام ماه محرّم عاشورا، با وجود برق و نورافکن، روشنکردن شمع، چندان سودمند و مفيد نيست.
در رسالههاي توضيح المسائل، شرايطي را براي نذر بيان شده است؛ از جمله اينکه: نذر بايد «رجحان شرعي» داشته باشد؛ یعنی اگر کسي انجام کار و فعل حرام و مکروهي را نذر کند، حج نيست. به عنوان مثال، شخصي روزه ميگيرد، ولي نماز نميخواند! چنين نذري صحيح نيست؛ زيرا نذر، نيازمند رجحان شرعي است، يعني بايد شارع مقدّس، انجام آن را بر ترک، ترجيح داده باشد؛ پس عملي که نذر ميشود، بايد واجب يا مستحب باشد. بنابر اين، در صورتي که کسي نذر کند حرام يا مکروهي را ترک نمايد، صحيح خواهد بود.
«نذر»، براي حلِّ مشکلات، بسيار مفيد است و بزرگان چه ائمّهي طاهرين و چه غير ايشان از علماء و مؤمنين، يکي از راههايي که مشکلات خود را حل میکردند، بهوسيلهي نذر بوده است. علي الظّاهر، نذر قبل از اسلام نيز بوده است، زيرا خداوند به حضرت مريم(ع) ميفرمايد: اگر کسي از تو دربارهی اين فرزند سؤال کرد، در جواب او بگو:
﴿إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْما﴾(۲)
از اين بيان، معلوم مي شود که آن موقع نيز نذر بوده است و «روزه ی سکوت» ميگرفتند. البته در اسلام، نذر روزهی سکوت، ممنوع و باطل است. يا مادر حضرت مريم، در وقت حاملگی، نذر کرد که بچّهي داخل شکم خود را وقف بيتالمقدّس کند:
﴿إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما في بَطْني مُحَرَّرا﴾(۳)
خلاصه اينکه نذر و عهد، در اديان ديگر بوده است و در اسلام نيز هست و مشکلگشاي عجيبي براي مشکلات به شمار ميرود؛ مخصوصاً نذرهاي مالي که به فقرا انفاق میکنند.
منظور اينکه: چون افراد نذر مي کردند در مِني براي خدا قرباني کنند، خداوند نیز مي فرمايد: ما برنامهي حج را به حضرت ابراهيم(ع)گفتيم، تا اعلام کند کسانی که نذر کردهاند، نذرهاي خود را در روز عيد قربان وفا نمايند: ﴿وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ ﴾ و پس از آن، مردم دنيا از گوشه و کنار جهان بيايند و با طواف، عشق خود را به خدا نشان دهند و دور خانه ي کعبه، پروانهوار بچرخند: ﴿وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتيق﴾، تا خداوند قدرت مسلمین را به رخ مردم دنيا بکشد و این مانور عظيم و کنگرهی بزرگ را جلوه دهد. همين مانور و قدرت نمايي، بسياري از مشکلات دنياي اسلام را حل مي کند.
بنابر اين، معلوم ميشود این همه مقدّمات و مأموريت حضرت ابراهيم(ع) با آن تشکيلات، بيهدف نبوده است؛ يکي از اهداف آن، منافع مادي، سياسي، معنوي، اجتماعي و... است که براي مردم حاصل میشود. همچنين، ياد خدا در اين ايّام مطرح میگردد. فقرا و درماندگان نیز از گوشت قرباني استفاده مي کنند و در این زمان، طواف هم که نشانهی ارتباط و علاقهی انسان به خداست، انجام ميگيرد. انجام این عبادت بزرگ به این شکل، پشتوانه ي بزرگي براي اسلام خواهد بود.
پی نوشت ها:
(۱)انسان/۸
(۲)مریم/۲۶
(۳)آل عمران/۳۵
منبع
- سلسه مباحث تفسیری حکمت بندگی:آیت الله سید حسن فقیه امامی (جلد دوم)ص۲۸۱−۲۸۳